اگه می خوای بری،برو وقتی که برسم به ده  

 نه می ترسم، بازم همینجوری میشمرم تا نوزده

میترسم ،...

صدای نفس کشیدنت به گوشم نمی رسه

بوی اون عطرزیبات دیگه از مشامم نمی گذره

تورو خدا یه وقت نری ، که پیدات نکنم 

 اینجا نذار باشه آخرش اینجا نذار بفهمم که بی ارزشم

اگه چشمامو باز بکنم نبینمت چی به سرم میاد...

 اگه اون نگاهتو نبینم ...    چی بگم..ای فریاد.

اصلا چی دارم ... که بگم               

 بگم رفته ،غصه نداره، گول حرفاشو خوردم

رسیدم به بیست به ته دنیام اون دیگه نیست         

 می ترسم ،که چشمام وباز کنم این چشای خیس

اشک حلقه زده توی چشمم یعنی شدم فراموش

 هق هق نمیره کنار، منو گرفته درآغوش

روبه روم یه خیابون پشت سر یاد نگاهت

 چی به سرم اومده حتی نتونستم بگم خدانگهدارت

هق هقم نمی ذاره که بگم آهای(( هستی!؟!؟ ))

 منو میخوای یا،.. که ازم دست ُشستــــــی

هنوز چشمامو باز نکردم اگه میخوای برگرد

  دوباره حاضرم بشمرم حتی هزار دفعه تا صد

اگه نباشی کجا دنبالت بگردم منم و یه دل سرد

 این دنیا خیلی بزرگه چه جوری بگردم با این همه درد

کجا قایم شدی پشت یه قلب سنگی 

 یا رفتی دنبال یکی بهتر از من بگردی

کاشکی شمردنم تموم نمی شد کاشکی

 عددا،تموم نمی شدن کاشکی دوستم داشتی                               

کاشکی میگفتم، چرا چیزی نمی گی؟

 این همه کلمه ،چرا...... جمله نمی سازی؟

شاید.. می موند توی دوراهی، نمی رفت.

 ساده ای، گفتی می شمرم اونم تورو شکستتو داشتی واسه تنها شدنت میشمردی لحظه هارو

 اونم همین و می خواست با زمان بُکشه خاطره هارو

خدایااین یاس کبود دیگه خشکیده  

 نه اشکی داره نه می تونه که بره

 خیابون شده تنها دلخوشی وهمدمم    

 شاید توی خیابون اتفاقی، تورو ببینم

دیگه دستم بهت نمی رسه رفتی   

 من موندم و همدم همیشگیم دلواپسی

چشمامو دوباره می بندم می شمرم

 تا روزی که دوباره تورو ببینم

 یک دو سه چهار میشمرم هوار،هوار

 پنج شش هفت هشت زخم سکوتت روی دلم نشست

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: